جلوه های رمضان در آئینه شعر و ادب فارسی قسمت اول:

سفیر سیمرغ، وبلاگ تخصصی ادبیات فارسی

جلوه های رمضان در آئینه شعر و ادب فارسی قسمت اول:

« رمضانا تو بهترین ماهی »

رمضاندر غیاث اللغات در توصیف ماه مبارک رمضان آمده است: ماه نهم از ماه های قمری بین شعبان و شوال و رمضان سنگ گرم است و از سنگ گرم پای روندگان می سوزد و شاید که به وقت وضع این اسم ماه صیام در شدت گرما باشد و یا ماخوذ است از « رمض » که به معنی سوختن است.

ماه صیام گناهان را می سوزاند و معنی « رمض » سوخته شدن پای از گرمی زمین است، چون ماه صیام موجب سوختگی و تکلیف نفس است.

ماه رمضان المبارک که به « شهر الله » نیز معروف است، از این نظرها که تنها ماهی است که نام آن در قرآن کریم ذکر شده است، از فضیلتی بس والا برخوردار است: شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن (قرآن کریم - سوره بقره - آیه 182)

نزول قرآن مجید در این ماه و شب لیله القدر و ماه روزه داری سلوک روحی مسلمانان و...از دیگر ویژگیهای ارزنده این ماه مبارک است.

درباره ماه مبارک رمضان احادیث و روایات بسیاری به ما رسیده است و کتابهای فراوانی نیز در فضایل این ماه به رشته تحریر در آمده است. لیکن در این مجال از زاویه ای دیگر به این ماه مبارک خواهیم نگریست که جهانی دیگر است و از حلاوتی دیگر برخوردار و آن همانا انعکاس این ماه شریف در آینه زلال ادبیات است که تجلی گاه عالیترین جلوه های فرهنگ و معارف اسلامی است.

نخستین نکته در این باب این که به تحقیق در ادبیات هیچ یک از ملل جهان ماهی تا به این اندازه در قلمرو ادبیات وارد نشده و مورد ارادت و ستایش سخن سرایان و ادبا قرار نگرفته است.

در « ادبیات فارسی » همواره ماه رمضان و ماه محرم الحرام مورد توجه سخنوران چیره دست، خصوصا شاعران شیعی مذهب قرار داشته است. اگر ماه محرم به خاطر حماسه بزرگ عاشورای حسینی نظر شاعران متعهد و ستم خیز را که عاشقانه به ساحت مقدس حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) عشق می ورزند را برانگیخته، ماه رمضان با آمیزه ای بسیار متنوع، همواره نظر سخن سرایان را به خویش جلب نموده است.

از آنجا که در گستره ادب پارسی از ماه مبارک رمضان سخن بسیار گفته شده است، پس به اجمال از هر شاعری به بیتی در این مضمون اکتفا خواهیم کرد و به استقبال « رمضان » خواهیم شتافت و این که این ماه در ذهن شاعران خیالپرداز ومومن چگونه نقش بسته است:

شاه نعمت الله ولی:

رمضان
رمضان آمد و روان بگذشت

بود ماهی به یک زمان بگذشت

شب قدری به عارفان بنمود

این معانی از آن بیان بگذشت...

حکیم خاقانی شروانی:

جاهش ز دهر چون مه عید از صف بخوم

ذاتش زخلق چون شب قدر از مه صیام

سوزنی سمر قندی:

گر در مه صیام شود خوانده این مدیح

بر تو بخیر باد مدیح و مه صیام

نزاری قهستانی:

جسته باد و مبارک قدوم ماه صیام

براولیا و احبای شهریار انام

عباس خوش عمل:

 

شیخ اجل سعدی شیرازی:

کسان که در رمضان چنگ می شکستندی

نسیم گل بشنیدند و توبه بشکستند

شاطر عباس صبوحی:

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است

آری افطار رطب در رمضان مستحب است 

رمضان

 ادامه دارد ...

 منبع :باشگاه اندیشه

تنظیم : بخش ادبیات تبیان

 




نويسنده : ....